روستای آغشت: تاریخ، قدمت و ناگفته های شنیدنی

تاریخ روستای آغشت
تاریخ روستای آغشت به هزاران سال پیش، حتی پیش از ورود اسلام به ایران، بازمی گردد و برخلاف تصورات رایج، این روستای زیبا ریشه های عمیقی در دل تاریخ ایران دارد.
وقتی اسم آغشت می آید، اولین چیزی که شاید به ذهن خیلی ها برسد، آن قلعه مرموز و باشکوه است که شبیه به قلعه های افسانه ای اروپایی است. اما باور کنید یا نه، قصه آغشت خیلی قدیمی تر و پر و پیمان تر از این حرف هاست. روستای آغشت، توی دل استان البرز، فقط یک طبیعت بکر و آب وهوای عالی نداره؛ این جا یک گنجینه تاریخی پنهان شده که هزاران سال آدم ها رو توی خودش جا داده و با فراز و نشیب های زیادی دست و پنجه نرم کرده. اگه آماده اید که وارد تونل زمان بشیم و ببینیم آغشت از کجا اومده و چی به سرش اومده، تا آخرش با من همراه باشید که قراره کلی رازهای باحال رو فاش کنیم!
ریشه ها و پیدایش؛ داستانی از دیروز تا امروز
ریشه نام آغشت؛ از آب تا آبادانی
وقتی به اسم آغشت نگاه می کنیم، خودش قصه زندگی و سرسبزی رو برامون روایت می کنه. انگار اجداد ما خیلی دقیق بودن که این اسم رو برای روستاشون انتخاب کردن. می گن آو به معنی آب و غشت هم به معنی انباشته یا فراوان هست. حالا این دو تا کلمه رو بذارید کنار هم، می شه آغشت؛ یعنی جایی که آب فراوونه، پر از چشمه های جوشان و رودهای پرآب. واقعاً هم همین طوره، اگه یه سری به آغشت بزنید، می بینید که چطور آب نقش اصلی رو توی سرسبزی و زندگی روستا بازی می کنه.
آب همیشه و همه جا پایه و اساس زندگی بوده. توی منطقه ای مثل البرز که کوهستان و دشت در کنار هم قرار گرفتن، پیدا کردن جایی با آب فراوون، مثل پیدا کردن یک گنج با ارزش بوده. همین فراوانی آب بوده که باعث شده آدم ها هزاران سال پیش، همین جا ساکن بشن و تمدن کوچیک خودشون رو شکل بدن. این که چطور یک واژه قدیمی تونسته توی طول تاریخ زنده بمونه و هنوز هم ریشه اصلی هویت یک روستا باشه، خودش خیلی جالبه و نشون می ده که آب چقدر برای مردم آغشت مهم بوده و هست.
آغشت پیش از اسلام؛ خانه ای با قدمت هزاران ساله
اگه فکر می کنید تاریخ آغشت به چندصد سال پیش برمی گرده، کاملاً در اشتباهید! شواهد و یافته های تاریخی می گن که آغشت، خیلی قبل تر از این حرف ها، حتی پیش از اینکه پای اسلام به ایران باز بشه، محل زندگی مردمانی بوده. یعنی داریم از قدمت هزاران ساله حرف می زنیم! مثل این می مونه که یک کتاب خیلی کهنه رو باز کنی و ببینی چقدر قصه ناگفته داره.
در طول تاریخ، از مردمان اولیه ای که توی آغشت زندگی می کردن، با عنوان گبر یاد می شه. حالا این کلمه گبر ممکنه تو ذهن خیلی ها بار منفی داشته باشه، اما در اصل، این کلمه بیشتر به زرتشتی ها یا همون ایران باستانی ها اشاره داشته. بعداً توی دوره های تاریخی، معنی این کلمه عوض شده و به افراد غیرمسلمان یا حتی کافرها اطلاق می شده، اما اصلش اینه که مردم اولیه آغشت، پیش از اسلام، پیرو دین زرتشت بودن و همین موضوع قدمت روستا رو به دوران باستان می بره. این که یک روستا تونسته این همه سال، با همه تغییرات و تحولات تاریخی، خودش رو حفظ کنه و هنوز هم سرپا باشه، واقعاً شگفت انگیزه.
تحولات تاریخی و اجتماعی در گذر زمان
جمعیت آغشت؛ فراز و فرود یک روستا
جمعیت یک روستا، مثل نبض اون می مونه؛ نشون می ده که چقدر زنده و پویاست. آغشت هم توی طول تاریخ، فراز و فرودهای زیادی رو تجربه کرده. اگه به آمارهای قدیمی نگاه کنیم، مثلاً توی سال ۱۳۳۰ شمسی، این روستا فقط حدود ۳۰۰ نفر جمعیت داشته. یعنی یه روستای کوچیک و جمع وجور.
اما داستان به همین جا ختم نمی شه. توی سال ۱۳۷۵، این عدد حتی کمتر شده و به ۲۳۶ نفر رسیده. خب، دلیلش هم مشخصه: توی اون سال ها، خیلی ها به امید کار و زندگی بهتر، از روستاها به شهرها مهاجرت می کردن و آغشت هم از این قاعده مستثنی نبوده. حتماً دل کندن از این طبیعت زیبا و خونه و زندگی، کار راحتی نبوده، اما خب شرایط زندگی اون موقع این طوری ایجاب می کرده.
اما خوشبختانه، این داستان یه پایان خوب هم داره! توی آخرین سرشماری که توی سال ۱۳۹۵ انجام شده، جمعیت آغشت حسابی جهش داشته و به ۷۷۰ نفر رسیده. این افزایش جمعیت نشون می ده که دوباره آدم ها به سمت آرامش روستا، هوای پاک و دوری از شلوغی شهرها کشیده شدن. شاید هم امکانات جدیدی که توی روستا فراهم شده، مثل آب شرب و گاز شهری، توی این برگشت نقش مهمی داشته.
زبان و گویش؛ آینه فرهنگ آغشت
وقتی وارد آغشت می شی، علاوه بر طبیعت دلرباش، گویش شیرین مردمش هم حسابی به دل می شینه. زبان و لهجه، مثل یک آینه می مونه که فرهنگ و تاریخ یک منطقه رو نشون می ده. توی آغشت هم، این آینه حسابی رنگارنگه!
گویش مردم آغشت ترکیبی از لهجه های مختلفه؛ از لهجه شیرین مازندرانی گرفته تا طالقانی و گیلکی، همه رو می تونی توی صحبت های مردم این روستا بشنوی. این ترکیب نشون می ده که آغشت در طول تاریخ، با فرهنگ های مختلفی در ارتباط بوده و ازشون تأثیر گرفته. این تنوع گویش، خودش یک بخش جذاب از هویت مردمه که نسل به نسل منتقل شده و هنوز هم زنده ست.
غیر از گویش، اسم محله های قدیمی روستا هم قصه خودشون رو دارن. مثلاً محله انجیرداران یا سوماق داران. معلومه که این اسم ها بی دلیل انتخاب نشده اند و حتماً توی اون محله ها، انجیر و سوماق فراوون بوده و مردم اون جا به پرورش این محصولات مشغول بودن. این نشون می ده که حتی اسم کوچه و محله هم می تونه بخشی از تاریخ و معیشت مردم یک روستا رو برامون روایت کنه.
معیشت؛ روزی حلال از دل طبیعت
توی روستایی مثل آغشت که آب و هوای کوهستانی و خاک حاصلخیز داره، طبیعیه که معیشت اصلی مردم از همون اول، روی کشاورزی و دامداری بنا شده باشه. این دو تا، مثل ستون های اصلی، اقتصاد روستا رو توی طول تاریخ سرپا نگه داشتن.
از قدیم الایام، مردم آغشت کمر همت رو بستن و با کار و تلاش، محصولات باکیفیت زیادی رو از زمین هاشون برداشت کردن. اگه برید آغشت، می بینید که باغ های پربارشون چطور پر از محصولاتی مثل آلو (مخصوصاً آلوی برغان که حسابی معروفه)، توت، گردو، آلبالو و گوجه سبز هست. عسل طبیعی و لبنیات تازه هم که از محصولات دامداری این منطقه هستن و حسابی طرفدار دارن. حتی گندم و جو هم از جمله محصولاتی بودن که برای مصارف خودشون و فروش، کاشته می شدن.
این که مردم روستا از هزاران سال پیش تا به امروز، همین سبک زندگی رو حفظ کردن و با طبیعت و زمینشون یک ارتباط عمیق دارن، واقعاً قابل ستایشه. این روحیه کار و تلاش، نسل به نسل توی آغشت منتقل شده و هنوز هم می شه رد پاش رو توی زندگی مردم دید.
آداب و رسوم؛ میراث گذشتگان در آغشت
روستای آغشت فقط به خاطر طبیعت و تاریخش معروف نیست؛ آداب و رسوم خاص و جذابی هم داره که از نسل های پیش به یادگار مونده و هنوز هم توی این روستا زنده ست. این مراسم، مثل رنگ های یک تابلوی نقاشی، هویت فرهنگی آغشت رو کامل می کنن.
یکی از مراسم های جالب و ریشه دار آغشت، مراسم ریش سپیدان هست. اسمش هم جالبه، نه؟ توی این مراسم، بزرگان و ریش سفیدان روستا، اوایل عید نوروز (معمولاً روزهای دوم و سوم فروردین)، دور هم جمع می شن و راه می افتن توی روستا. از خونه ای به خونه دیگه می رن و به مردم و مسافرها و گردشگرها، سال نو رو تبریک می گن. بعد هم به خونه کسانی سر می زنن که توی سال قبل عزیزی رو از دست دادن و سعی می کنن مرهمی باشن روی دلشون. آخر مراسم هم اگه پیشنهادی برای بهتر شدن روستا باشه، توی شورای روستا مطرح می شه. این مراسم نشون می ده که چقدر احترام به بزرگترها و همدلی توی آغشت مهم بوده و هست.
غیر از ریش سپیدان، مردم آغشت مراسم های دیگه ای هم دارن که شبیه به سایر نقاط ایرانه، اما خب رنگ و بوی آغشتی خودشون رو دارن. مثلاً چهارشنبه سوری، سیزده بدر (که با بذر گل از مسافرها استقبال می کنن و ازشون می خوان زباله هاشون رو جمع کنن)، پختن آش و دورهمی های خانوادگی. این ها همه نشون دهنده یک فرهنگ غنی و ریشه دار هستن که توی آغشت هنوز هم نفس می کشه.
یادگارهای تاریخی؛ بناهایی با قصه و رمز و راز
گرمابه قدیمی آغشت؛ داستانی از آب و صفا
حتماً وقتی اسم گرمابه می آد، یاد حمام های قدیمی با کاشی کاری های زیبا و فضای دنج می افتید. آغشت هم یه گرمابه قدیمی داره که قصه خودش رو برای گفتن داره. این گرمابه که حدود دهه ۴۰ شمسی ساخته شده، برای دهه ها محل شستشو و گردهمایی مردم روستا بوده. یعنی از اون جاهایی بوده که مردم بعد از یک روز کاری سخت، می رفتن و خستگی از تنشون درمی آوردن.
این گرمابه تا حدود سال ۱۳۷۰ فعال بوده، اما بعد از اون، دیگه خبری از فعالیتش نیست و تبدیل شده به یک مکان دیدنی. البته توی این سال ها حسابی بازسازی و مرمت شده و با رنگ و لعاب جدیدی که به دیوارهایش زدن، واقعاً تماشایی شده. دیدن این گرمابه قدیمی، مثل سفر به گذشته می مونه و حس نوستالژیک خاصی داره.
امامزاده بی بی قزلز و امامزاده علی اکبر؛ پناهگاه روح و جان
مثل خیلی از روستاهای قدیمی ایران، آغشت هم پناهگاه های معنوی خودش رو داره. امامزاده بی بی قزلز (فاطمه خاتون) و امامزاده علی اکبر، دو آرامگاه متبرکه توی این روستا هستن که نشون دهنده اعتقادات دیرین مردم منطقه هستن.
امامزاده بی بی قزلز (یا فاطمه خاتون) که از نوادگان امام موسی کاظم (ع) هستن، توی یک فضای آرام و کنار گلزار ۱۰ شهید بزرگوار قرار گرفتن. بنای این امامزاده با گنبد مخروطی شکل و معماری سنگی و گچی، حال و هوای دوران صفویه رو به آدم می ده. این معماری قدیمی، خودش یک بخش از تاریخ و هنر ایرانه که توی دل این روستا حفظ شده.
همچنین، امامزاده علی اکبر که در روستای تکیه آغشت و نزدیک قلعه معروف آغشت قرار داره، از دیگر اماکن مذهبی و دیدنی این منطقه هست که ارزش معنوی و تاریخی زیادی برای مردم داره. این آرامگاه ها، علاوه بر ارزش مذهبی، از نظر معماری و جایگاه تاریخی هم حائز اهمیت هستن و بخشی از هویت معنوی آغشت رو تشکیل می دن.
پل و مسجد برغان؛ همسایه های تاریخی آغشت
اگه به آغشت سفر کنید، حتماً باید سری هم به روستای برغان بزنید که خیلی به آغشت نزدیکه و کلی جاذبه تاریخی باحال داره. این دو روستا، مثل دو دوست قدیمی، تاریخ و فرهنگ مشترک زیادی دارن.
پل تاریخی برغان؛ پلی بر روی تاریخ
توی برغان، یک پل تاریخی هست که اگه ازش دیدن کنید، حس می کنید روی تاریخ قدم می زنید. این پل که قدمتش به دوره صفویه برمی گرده، برای سال هاست که روی رودخانه شاهرود ایستاده و شاهد اتفاقات زیادی بوده. اونقدر این پل باارزشه که توی سال ۱۳۸۲ توی فهرست آثار ملی ایران ثبت شده. پل برغان توی دوره های مختلف، از زندیه و قاجاریه گرفته تا پهلوی، چندین بار مرمت شده تا هنوز هم محکم و استوار سرپا بمونه. رودخانه برغان هم که از روستاهای دوروان و سورهه می آد، از زیر همین پل عبور می کنه و صحنه زیبایی رو خلق می کنه.
مسجد جامع برغان؛ شکوه معماری و ایمان
مسجد جامع برغان هم یکی دیگه از گنجینه های تاریخی این منطقه ست. با قدمتی که به ۵۰۰ تا ۸۰۰ سال پیش می رسه، این مسجد از قدیمی ترین مساجد منطقه به حساب می آد. می گن این مسجد رو جلال الدوله کیومرث، یکی از ملوک رستمدار، ساخته. اگه بخوایم یکم بیشتر درباره ملوک رستمدار بدونیم، این ها دودمانی از فرمانروایان محلی بودن که در منطقه طبرستان و رویان (حدود مازندران امروزی) حکمرانی می کردن و ابتدا زرتشتی بودن، اما بعداً به تشیع گرایش پیدا کردن. شواهد تاریخی نشون می ده که مذهب شیعه از همون دوره صفویان توی این منطقه رواج پیدا کرده و تا امروز هم ادامه داره. این مسجد، نه فقط یک مکان مذهبیه، بلکه یک نماد از تاریخ و اعتقادات مردم این خطه هست.
حمام تاریخی هرجاب؛ اثری از دوران قاجار
همین حوالی آغشت، توی روستای هرجاب، یک حمام تاریخی دیگه هم هست که از دوره قاجار به یادگار مونده. این حمام هم مثل پل برغان، توی فهرست آثار ملی ایران ثبت شده. گرچه شاید امروز کمتر بهش رسیدگی بشه و بخش هایی ازش تخریب شده باشه، اما هنوز هم ارزش تاریخی خودش رو داره و نشون دهنده سبک زندگی و معماری مردم توی دوران قاجاره.
قلعه آغشت؛ افسانه ای مدرن در دل تاریخ
قلعه آغشت؛ واقعیت چیست؟
و اما می رسیم به قسمت هیجان انگیز ماجرا: قلعه آغشت! این بنای باشکوه که خیلی ها رو یاد قلعه های قرون وسطی یا حتی هاگوارتز (مدرسه جادوگری هری پاتر) می ندازه، توی نگاه اول آدم رو گول می زنه که فکر کنه یک بنای باستانی و هزاران ساله است. اما حقیقت، چیز دیگه ایه و باید همین جا شفاف بگیم که: قلعه آغشت هیچ قدمت تاریخی نداره!
بله، درسته! این قلعه زیبا و چشم نواز، حدود ۱۰ تا ۱۲ سال پیش توسط یک مالک شخصی به نام آقای اسدی لاری ساخته شده. یعنی یک بنای کاملاً مدرنه که توی همین یکی دو دهه اخیر سر و شکل گرفته. معمارش هم حسابی خلاق بوده و برای طراحیش، از سبک های معماری رنسانس اروپایی، یونانی و رومی الهام گرفته. همین باعث شده که این قلعه، با اون ظاهر متفاوتش، حسابی توی فضای مجازی معروف بشه و با اسم هایی مثل هاگوارتز ایران، دژ برغان یا قلعه برغان شناخته بشه.
با اینکه از نظر بصری خیلی جذابه و سوژه خوبی برای عکاسی و فیلمبرداریه، اما نباید گول ظاهرش رو خورد. این یک بنای کاملاً شخصیه و فعلاً هم قسمت های داخلیش کامل نشده. به همین خاطر، امکان بازدید از داخل قلعه وجود نداره و فقط می شه از نمای بیرونیش لذت برد. پس اگه قصد دارید به آغشت سفر کنید، یادتون باشه که قلعه رو به چشم یک اثر تاریخی نبینید، بلکه یک بنای مدرن و چشم نواز در دل طبیعت ببینید که خودش به تنهایی یک جاذبه خاص برای این منطقه شده.
آغشت امروز؛ زیبایی های طبیعی و راهنمای سفر
موقعیت جغرافیایی و راه های دسترسی
روستای آغشت توی یک منطقه خوش آب و هوا و کوهستانی در استان البرز قرار گرفته. اگه بخوایم دقیق تر بگیم، این روستا در شهرستان ساوجبلاغ، بخش چندار و دهستان برغان واقع شده. یعنی یک جورایی توی قلب طبیعت البرز.
برای رسیدن به آغشت از تهران و کرج، چند تا مسیر هست:
- مسیر اول (از کرج): از کرج باید به سمت گوهردشت برید، بعد وارد جاده آتشگاه بشید، از روستای برغان عبور کنید و در نهایت به آغشت می رسید. این مسیر یکم پیچ و خم داره، اما حسابی قشنگه و از دل طبیعت می گذره.
- مسیر دوم (از اتوبان کرج-قزوین): اگه عجله دارید یا دنبال یک مسیر راحت تر هستید، می تونید از کیلومتر ۲۰ اتوبان کرج به قزوین خارج بشید و به سمت کردان برید. بعد از کردان، مسیر برغان رو ادامه بدید. قبل از اینکه به روستای چلنگدار برسید، وارد جاده آغشت می شید. حدود ۴ کیلومتر دیگه رانندگی کنید تا بعد از روستای باغبان، به روستای آغشت برسید. این مسیر کوتاه تره، ولی شاید به اندازه مسیر اول دیدنی نباشه.
فاصله آغشت تا تهران حدود ۷۵-۷۶ کیلومتر و تا کرج حدود ۲۵-۲۶ کیلومتر هست. یعنی یک مقصد عالی برای سفرهای یک روزه یا آخر هفته.
رودخانه ها و آبشارها؛ شریان های حیات آغشت
همون طور که از ریشه اسم آغشت مشخصه، آب توی این روستا حرف اول رو می زنه. وجود رودخانه های پرآب و آبشارهای زیبا، باعث شده طبیعت آغشت حسابی سرسبز و دلنشین باشه.
- رودخانه آغشت: این رودخانه، از دو شاخه اصلی به نام های برغان رود و گلین رود تشکیل شده. آبش از قلب کوه های اطراف، مثل مردنوراز، عالم زمین و کلین رود، چشمه روستای سیرود، کفاب و ایوانک سرچشمه می گیره و مثل یک شریان حیاتی، توی رگ های روستا جاریه. همین رودخانه است که سرسبزی و طراوت رو به آغشت آورده و باعث شده این روستا تا این حد جذاب باشه.
- آبشار شرشربند (هزار رنگ): یکی دیگه از زیبایی های طبیعی آغشت، آبشار شرشربنده که بهش آبشار هزار رنگ هم می گن. برای دیدن این آبشار، باید یک مسیر کوهپیمایی نسبتاً پرشیب رو طی کنید، اما ارزشش رو داره. مسیر پر از گل های بابونه و پروانه های رنگارنگ و صدای دلنشین پرندگانه که خستگی رو از تنتون درمی آره. دیدن این آبشار، بعد از قلعه آغشت، از محبوب ترین جاذبه های طبیعی این روستاست.
بهترین زمان برای سفر به آغشت
روستای آغشت توی هر فصلی زیبایی های خاص خودش رو داره، اما خب بسته به اینکه دنبال چه جور آب و هوایی هستید، می تونید بهترین زمان رو برای سفرتون انتخاب کنید.
- بهار و تابستان: اگه از گرما فراری هستید و دلتون هوای خنک می خواد، بهار و تابستان بهترین فصل ها برای سفر به آغشته. هوای دلپذیر و خنک کوهستانی، این روستا رو تبدیل به یک ییلاق عالی می کنه که می تونید از سرسبزی و طراوت طبیعتش نهایت لذت رو ببرید.
- پاییز: پاییز آغشت هم یک چیز دیگه ست! وقتی برگ درخت ها شروع می کنن به رنگ عوض کردن و روستا غرق در رنگ های نارنجی، زرد و قرمز می شه، منظره ای بی نظیر و رویایی خلق می شه که حسابی چشم نوازه و برای عکاسی عالیه.
- زمستان: زمستون های آغشت هم حسابی سرد و برفیه. اگه عاشق برف و سکوت زمستون هستید، می تونه گزینه خوبی باشه، اما خب دسترسی و گشت وگذار ممکنه یکم سخت تر باشه.
در کل، اگه دنبال طبیعت گردی و آب وهوای عالی هستید، بهار و تابستان و پاییز، بهترین زمان ها برای سفر به این روستای زیبا هستن.
امکانات رفاهی و اقامتی
روستای آغشت، با وجود اینکه یک روستاست، اما امکانات رفاهی خوبی برای ساکنین و گردشگران داره. توی این روستا می تونید به زمین چمن ورزشی، مساجد (مثل مسجد جامع آغشت و مسجد ابوالفضل)، دبستان، نمازخانه، مرکز بهداشتی و سرویس بهداشتی دسترسی داشته باشید. همچنین، مثل خیلی از مناطق روستایی الان، گازکشی هم توی آغشت انجام شده.
اگه قصد دارید شب رو توی آغشت بمونید، می تونید از ویلاها و خانه هایی که برای اجاره در نظر گرفته شده استفاده کنید. اطراف روستا هم رستوران ها و کافه رستوران هایی مثل رستوران سنتی قزل ایاق هست که می تونید غذاهای لذیذ رو امتحان کنید و از سفرتون حسابی لذت ببرید.
آغشت نه فقط یک روستای زیباست، بلکه یک کتاب تاریخ زنده است که هر گوشه آن داستانی هزاران ساله را روایت می کند.
در نهایت، روستای آغشت با قدمت هزاران ساله و طبیعت بکرش، مثل یک الماس توی دل استان البرز می درخشه. این روستا گنجینه ای از تاریخ، فرهنگ و زیبایی های طبیعیه که با همه تحولات، ریشه های خودش رو حفظ کرده.
پس دفعه بعد که هوس یک سفر کوتاه و دلنشین به دل طبیعت کردید، یادتون باشه که آغشت نه فقط به خاطر اون قلعه باشکوه و مدرنش، بلکه به خاطر اون تاریخ عمیق و پربار، مردم خونگرم و طبیعت بی نظیرش، ارزش یک بار دیدن رو داره. حتماً یه سری به این روستای قشنگ بزنید و از نزدیک با قصه های هزار ساله و آرامش وصف ناپذیرش آشنا بشید.
شاید توی این سفر، چیزی پیدا کنید که تا ابد توی ذهنتون حک بشه و مثل من، عاشق این روستای کهن و سرزنده بشید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "روستای آغشت: تاریخ، قدمت و ناگفته های شنیدنی" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "روستای آغشت: تاریخ، قدمت و ناگفته های شنیدنی"، کلیک کنید.