نسل چهارم ارز دیجیتال

رمز ارزها در طول سالیان گذشته تکامل یافته اند و از ابزارهای ساده انتقال ارزش به پلتفرم های پیچیده با قابلیت های گسترده تبدیل شده اند. این تحول در چهار نسل اصلی قابل بررسی است که هر نسل بر پایه پیشرفت های نسل قبل بنا شده است. نسل چهارم ارزهای دیجیتال با معرفی تکنولوژی های نوآورانه مانند مولتی چین مبادلات اتمی و شاردینگ به دنبال حل چالش های مقیاس پذیری و کارایی نسل های پیشین است. در این میان بلاکچین هایی نظیر سولانا با ویژگی های منحصربه فرد خود نمونه ای برجسته از این نسل پیشرفته محسوب می شوند که سرعت و مقیاس پذیری بی سابقه ای را ارائه می دهند.

نسل چهارم ارز دیجیتال

بررسی تکنولوژی های خاص رمز ارزها؛ تکامل چهار نسل

بازار دارایی های دیجیتال و فناوری زیربنایی آن ها یعنی بلاکچین از زمان پیدایش بیت کوین در سال ۲۰۰۸ مسیری پرشتاب از پیشرفت و نوآوری را طی کرده است. این تکامل را می توان در قالب نسل های مختلفی از رمز ارزها دسته بندی کرد که هر کدام با ارائه قابلیت ها و راهکارهای جدید محدودیت های نسل های پیشین را برطرف کرده اند. این نسل بندی به درک بهتر مسیر رشد این فناوری و تمایز میان پروژه های مختلف کمک می کند.

از اولین ارزهای دیجیتال که تنها هدفشان تسهیل پرداخت های همتا به همتا بود تا پلتفرم های پیچیده امروزی که میزبان طیف وسیعی از برنامه های غیرمتمرکز و خدمات مالی هستند شاهد جهش های تکنولوژیکی قابل توجهی بوده ایم. این پیشرفت ها شامل بهبودهایی در زمینه مقیاس پذیری سرعت پردازش تراکنش ها امنیت قابلیت همکاری میان شبکه ها و اضافه شدن قابلیت های جدید مانند قراردادهای هوشمند بوده است. در ادامه به بررسی اجمالی این نسل ها و ویژگی های کلیدی آن ها می پردازیم تا زمینه را برای درک عمیق تر نسل چهارم و نوآوری های آن فراهم کنیم.

ارزهای نسل اول

نسل اول رمز ارزها که با ظهور بیت کوین در سال ۲۰۰۹ آغاز شد بر پایه ایده اصلی ساتوشی ناکاموتو برای ایجاد یک سیستم پرداخت نقدی الکترونیکی همتا به همتا بنا نهاده شد. هدف اصلی این نسل فراهم کردن امکانی برای انتقال ارزش به صورت دیجیتالی و بدون نیاز به واسطه های متمرکز مانند بانک ها بود.

بیت کوین به عنوان پیشگام این نسل از فناوری بلاکچین برای ثبت و تأیید تراکنش ها استفاده کرد. در این سیستم هر تراکنش در بلوک هایی ثبت شده و این بلوک ها به صورت زنجیره ای به هم متصل می شوند. امنیت شبکه از طریق مکانیزم اجماع اثبات کار (Proof-of-Work یا PoW) تأمین می شد که در آن ماینرها با حل مسائل پیچیده محاسباتی در فرآیند تأیید تراکنش ها و ایجاد بلوک های جدید شرکت می کردند.

ارزهای دیگری نیز در این دوره ظهور کردند که اغلب از کدهای بیت کوین الهام گرفته یا تغییراتی در آن ایجاد کرده بودند. لایت کوین که توسط چارلی لی در سال ۲۰۱۱ معرفی شد با هدف بهبود سرعت تراکنش و کاهش هزینه کارمزد نسبت به بیت کوین توسعه یافت. مونرو (Monero) نیز با تمرکز بر حریم خصوصی و ناشناس بودن تراکنش ها یکی دیگر از پروژه های شاخص این نسل بود. دوج کوین که در ابتدا به عنوان یک شوخی اینترنتی آغاز شد نیز در دسته ارزهای نسل اول قرار می گیرد.

ویژگی اصلی و محدودیت عمده این نسل تمرکز آن ها صرفاً بر کاربرد پرداخت و انتقال ارزش بود. این شبکه ها قابلیت اجرای کدهای پیچیده تر یا قراردادهای خودکار را نداشتند و مقیاس پذیری آن ها نیز محدود بود. تعداد تراکنش هایی که این شبکه ها می توانستند در هر ثانیه پردازش کنند نسبتاً پایین بود که با افزایش تعداد کاربران منجر به کندی شبکه و افزایش کارمزدها می شد.

ارزهای نسل دوم

با آشکار شدن محدودیت های نسل اول نیاز به پلتفرم هایی با قابلیت های فراتر از صرف انتقال ارزش احساس شد. این نیاز منجر به ظهور نسل دوم رمز ارزها شد که برجسته ترین نماینده آن اتریوم است. اتریوم که توسط ویتالیک بوترین و همکارانش معرفی شد مفهوم قراردادهای هوشمند (Smart Contracts) را به دنیای بلاکچین وارد کرد.

قراردادهای هوشمند کدهای برنامه نویسی هستند که بر روی بلاکچین اجرا می شوند و اجرای خودکار توافقات را بدون نیاز به واسطه تضمین می کنند. این قابلیت انقلابی امکان ساخت برنامه های غیرمتمرکز (DApps) و ایجاد طیف وسیعی از کاربردهای جدید را فراهم آورد. از جمله این کاربردها می توان به ایجاد توکن های جدید (مانند استاندارد ERC-20 در اتریوم) پلتفرم های مالی غیرمتمرکز (DeFi) بازی های بلاکچینی و بازارهای توکن های غیرقابل تعویض (NFT) اشاره کرد.

اتریوم با معرفی ماشین مجازی اتریوم (EVM) محیطی را فراهم کرد که توسعه دهندگان می توانستند با استفاده از زبان های برنامه نویسی مانند سالیدیتی (Solidity) قراردادهای هوشمند خود را نوشته و بر روی شبکه مستقر کنند. این قابلیت برنامه ریزی پذیری اکوسیستم بلاکچین را به شدت گسترش داد و زمینه را برای نوآوری های متعدد فراهم کرد.

مقیاس پذیری همچنان یک چالش در نسل دوم باقی ماند. شبکه اتریوم با وجود قابلیت های پیشرفته تر با افزایش تعداد کاربران و DApps با مشکلاتی نظیر افزایش کارمزد تراکنش ها (Gas Fees) و کندی سرعت مواجه شد. این محدودیت ها نیاز به راهکارهای جدیدی برای افزایش توان عملیاتی شبکه را برجسته کرد که محرک اصلی برای ظهور نسل های بعدی شد.

ارزهای نسل سوم

چالش های مقیاس پذیری کارمزد بالا و مصرف انرژی زیاد در نسل های اول و دوم زمینه را برای ظهور نسل سوم رمز ارزها فراهم کرد. این نسل با تمرکز بر بهبود سه ضلع اصلی بلاکچین یعنی مقیاس پذیری امنیت و تمرکززدایی (که به سه گانه بلاکچین نیز معروف است) به دنبال ارائه راهکارهای کارآمدتر بود.

پروژه های نسل سوم تلاش کردند تا با استفاده از مکانیزم های اجماع جدیدتر و بهینه تر مانند اثبات سهام (Proof-of-Stake یا PoS) و انواع مختلف آن سرعت تراکنش ها را افزایش داده هزینه ها را کاهش دهند و مصرف انرژی را به حداقل برسانند. همچنین قابلیت همکاری میان شبکه های بلاکچین (Interoperability) به یکی از اهداف اصلی این نسل تبدیل شد تا امکان انتقال دارایی و اطلاعات بین بلاکچین های مختلف فراهم شود.

قابلیت های این رمزه ارزها

ارزهای نسل سوم قابلیت های پیشرفته تری نسبت به نسل های قبلی ارائه دادند. این قابلیت ها شامل بهبودهایی در زمینه مقیاس پذیری برای پردازش حجم بالاتری از تراکنش ها در ثانیه افزایش سرعت نهایی شدن تراکنش ها و کاهش قابل توجه هزینه های مربوط به انجام عملیات در شبکه بود. همچنین بسیاری از پروژه های این نسل بر روی قابلیت همکاری (Interoperability) تمرکز کردند تا امکان ارتباط و تبادل اطلاعات بین بلاکچین های مختلف فراهم شود.

این نسل همچنین به دنبال بهبود حاکمیت (Governance) در شبکه های بلاکچین بود تا فرآیندهای تصمیم گیری و به روزرسانی شبکه به صورت غیرمتمرکزتر و دموکراتیک تر انجام شود. پلتفرم های نسل سوم اغلب از مکانیزم های اجماع اثبات سهام (PoS) یا نسخه های بهبود یافته آن استفاده می کنند که نسبت به اثبات کار (PoW) مصرف انرژی کمتری دارند و امکان مشارکت گسترده تری را برای کاربران فراهم می کنند.

پروژه هایی مانند کاردانو (Cardano) و پولکادات (Polkadot) نمونه های شاخص ارزهای نسل سوم هستند. کاردانو با رویکردی علمی و مبتنی بر تحقیقات آکادمیک به دنبال ساخت یک پلتفرم بلاکچین امن مقیاس پذیر و پایدار است. پولکادات نیز بر روی قابلیت همکاری میان بلاکچین های مختلف تمرکز دارد و به دنبال ایجاد یک اینترنت از بلاکچین ها است.

با وجود پیشرفت های قابل توجه نسل سوم نیز با چالش های خود روبرو بود از جمله پیچیدگی های فنی در پیاده سازی راهکارهای مقیاس پذیری و قابلیت همکاری و همچنین نیاز به زمان برای پذیرش گسترده توسط توسعه دهندگان و کاربران. این چالش ها راه را برای ظهور نسل چهارم و نوآوری های بیشتر هموار کرد.

رمز ارزهای نسل چهارم

نسل چهارم رمز ارزها که گاهی اوقات به آن نسل پیشرفته یا نسل آماده برای پذیرش انبوه نیز گفته می شود بر مبنای دستاوردهای نسل های پیشین بنا شده و به دنبال رفع نقاط ضعف باقی مانده به ویژه در زمینه مقیاس پذیری در سطح سازمانی و قابلیت استفاده آسان برای کاربران عادی است. این نسل با بهره گیری از ترکیبی از تکنولوژی های نوین هدف ارائه شبکه هایی با توان عملیاتی بسیار بالا کارمزد پایین امنیت قوی و قابلیت همکاری بی نقص را دنبال می کند.

یکی از ویژگی های بارز نسل چهارم تمرکز بر روی بهینه سازی زیرساخت بلاکچین برای پشتیبانی از حجم عظیمی از تراکنش ها و کاربران است. این امر از طریق پیاده سازی راهکارهای مقیاس پذیری پیشرفته هم در لایه ۱ (لایه اصلی بلاکچین) و هم در لایه ۲ (راهکارهای خارج از زنجیره اصلی) محقق می شود. همچنین نسل چهارم به دنبال ساده سازی فرآیند توسعه برنامه های غیرمتمرکز و بهبود تجربه کاربری برای استفاده کنندگان نهایی است.

قابلیت همکاری میان شبکه ها که در نسل سوم آغاز شد در نسل چهارم به یک ضرورت تبدیل شده است. هدف این است که دارایی ها و اطلاعات بتوانند به صورت روان و ایمن بین بلاکچین های مختلف جابجا شوند بدون اینکه کاربران نیازی به درک پیچیدگی های زیرساخت داشته باشند. این امر از طریق تکنولوژی هایی مانند پل های بین زنجیره ای (Cross-chain Bridges) و پروتکل های ارتباطی میان بلاکچین ها تسهیل می شود.

امنیت شبکه همچنان یک اولویت بالا در نسل چهارم است با این حال تلاش می شود تا این امنیت بدون قربانی کردن مقیاس پذیری یا تمرکززدایی حفظ شود. استفاده از مکانیزم های اجماع ترکیبی و نوآورانه و همچنین بهره گیری از تکنیک های رمزنگاری پیشرفته از جمله رویکردهای این نسل است.

مولتی چین

یکی از نوآوری های کلیدی در نسل چهارم ارزهای دیجیتال توسعه و گسترش مفهوم مولتی چین (Multichain) یا چند زنجیره ای است. در حالی که بلاکچین های نسل های اولیه اغلب به صورت مستقل و مجزا عمل می کردند شبکه های مولتی چین به دنبال ایجاد اکوسیستمی هستند که در آن چندین بلاکچین مستقل یا متصل به هم می توانند به صورت موازی فعالیت کرده و با یکدیگر تعامل داشته باشند.

این رویکرد به افزایش قابل توجه مقیاس پذیری و کارایی کمک می کند. به جای اینکه تمام تراکنش ها و عملیات بر روی یک بلاکچین واحد پردازش شوند می توان بار کاری را بین چندین زنجیره تقسیم کرد. این زنجیره ها می توانند برای کاربردهای خاصی بهینه سازی شوند مثلاً یک زنجیره برای پردازش تراکنش های پرداخت یک زنجیره برای قراردادهای هوشمند پیچیده و زنجیره ای دیگر برای ذخیره سازی داده ها.

فناوری مولتی چین همچنین امکان ایجاد بلاکچین های خصوصی یا کنسرسیومی را فراهم می کند که می توانند با بلاکچین های عمومی تعامل داشته باشند. این امر به سازمان ها و شرکت ها اجازه می دهد تا از مزایای فناوری بلاکچین در محیط های کنترل شده خود بهره مند شوند در حالی که همچنان امکان تبادل اطلاعات یا دارایی با شبکه های عمومی را دارند. این رویکرد انعطاف پذیری و کاربردپذیری فناوری بلاکچین را برای طیف وسیع تری از صنایع افزایش می دهد.

پروژه هایی که بر روی معماری مولتی چین تمرکز دارند اغلب از یک زنجیره اصلی (Relay Chain یا Hub) استفاده می کنند که زنجیره های جانبی (Parachains یا Zones) به آن متصل می شوند. این زنجیره اصلی مسئول تأمین امنیت کلی شبکه و تسهیل ارتباط میان زنجیره های جانبی است. این ساختار ماژولار امکان به روزرسانی و ارتقاء آسان تر شبکه را نیز فراهم می کند.

مبادلات اتمی

مبادلات اتمی (Atomic Swaps) یکی دیگر از پیشرفت های مهم در زمینه قابلیت همکاری میان بلاکچین ها است که در نسل چهارم ارزهای دیجیتال اهمیت فزاینده ای یافته است. این تکنولوژی به کاربران اجازه می دهد تا مستقیماً ارزهای دیجیتال خود را بین دو بلاکچین مختلف و بدون نیاز به یک صرافی متمرکز یا واسطه شخص ثالث مبادله کنند.

مبادلات اتمی بر پایه قراردادهای هوشمند هش لاک شده با زمان (Hashed Timelock Contracts یا HTLCs) عمل می کنند. این قراردادها تضمین می کنند که مبادله به صورت اتمی انجام شود؛ به این معنی که یا هر دو طرف مبادله دارایی مورد نظر خود را دریافت می کنند و یا هیچ کس چیزی دریافت نمی کند. این ویژگی ریسک عدم انجام کامل تراکنش توسط یکی از طرفین را از بین می برد.

با استفاده از مبادلات اتمی کاربران می توانند بیت کوین را مستقیماً با لایت کوین اتریوم را با سولانا یا هر جفت ارز دیجیتال سازگار دیگر را مبادله کنند بدون اینکه نیاز به واریز دارایی های خود به یک صرافی متمرکز و اعتماد به آن برای انجام مبادله داشته باشند. این امر تمرکززدایی را در فرآیند مبادله افزایش داده و کنترل بیشتری بر روی دارایی ها به کاربران می دهد.

تکنولوژی مبادلات اتمی نقش مهمی در توسعه صرافی های غیرمتمرکز (DEXs) نسل جدید ایفا می کند که به دنبال ارائه تجربه ای شبیه به صرافی های متمرکز اما با حفظ اصول تمرکززدایی هستند. این قابلیت همچنین می تواند در آینده برای تسهیل پرداخت های بین بلاکچینی و سایر کاربردهای کراس چین مورد استفاده قرار گیرد.

شاردینگ

شاردینگ (Sharding) یک تکنیک مقیاس پذیری است که در نسل چهارم بلاکچین ها برای افزایش توان عملیاتی شبکه به کار گرفته می شود. ایده اصلی شاردینگ تقسیم پایگاه داده بلاکچین به بخش های کوچک تر و قابل مدیریت تر به نام شارد (Shard) است.

به جای اینکه هر نود در شبکه مجبور باشد تمام تراکنش ها را پردازش و ذخیره کند نودها به گروه های کوچکتری تقسیم می شوند و هر گروه مسئول پردازش و ذخیره سازی تراکنش ها و داده های مربوط به یک شارد خاص می شود. این امر بار پردازشی و ذخیره سازی را بین نودها توزیع می کند و به شبکه اجازه می دهد تا حجم بسیار بالاتری از تراکنش ها را به صورت موازی پردازش کند.

شاردینگ به طور قابل توجهی سرعت و کارایی شبکه را افزایش می دهد. زمانی که یک تراکنش جدید به شبکه ارسال می شود بر اساس قواعد مشخصی به شارد مربوطه هدایت شده و توسط نودهای مسئول آن شارد پردازش می شود. این فرآیند موازی گلوگاه هایی که در بلاکچین های تک زنجیره ای وجود دارد را از بین می برد.

پیاده سازی شاردینگ از نظر فنی پیچیده است و چالش هایی در زمینه امنیت (اطمینان از اینکه شاردها به اندازه کافی امن هستند) و ارتباط میان شاردها (برای امکان انجام تراکنش هایی که شامل دارایی ها یا اطلاعات در چندین شارد هستند) وجود دارد. با این حال بسیاری از پروژه های نسل چهارم در حال کار بر روی پیاده سازی موفقیت آمیز شاردینگ به عنوان یک راهکار اصلی برای دستیابی به مقیاس پذیری بالا هستند.

سولانا چیست؟ معرفی کامل ارز دیجیتال سولانا (SOL)

سولانا (Solana) یک پلتفرم بلاکچین با کارایی بالا است که با هدف ارائه زیرساختی مقیاس پذیر سریع و کم هزینه برای ساخت برنامه های غیرمتمرکز (DApps) و پشتیبانی از رشد اکوسیستم وب ۳ توسعه یافته است. این پروژه که اغلب به عنوان یکی از بلاکچین های نسل چهارم شناخته می شود با معرفی مجموعه ای از نوآوری های تکنولوژیکی به دنبال حل چالش های مقیاس پذیری بوده که بلاکچین های پیشین با آن مواجه بودند.

سولانا در سال ۲۰۱۷ توسط آناتولی یاکوونکو که پیشینه ای در مهندسی نرم افزار در شرکت هایی مانند کوالکام (Qualcomm) و دراپ باکس (Dropbox) داشت پایه گذاری شد. وایت پیپر سولانا در نوامبر ۲۰۱۷ منتشر شد و شبکه اصلی (Mainnet Beta) آن در مارس ۲۰۲۰ به صورت عمومی راه اندازی شد. هدف اصلی آناتولی و تیمش ساخت بلاکچینی بود که بتواند توان عملیاتی هزاران تراکنش در ثانیه را بدون نیاز به راهکارهای پیچیده لایه ۲ فراهم کند.

ارز دیجیتال بومی شبکه سولانا با نماد SOL شناخته می شود. این توکن چندین کاربرد اصلی در اکوسیستم سولانا دارد. اولاً برای پرداخت کارمزد تراکنش ها در شبکه استفاده می شود. هر عملیاتی که بر روی بلاکچین سولانا انجام می شود نیاز به پرداخت مقدار کمی SOL به عنوان کارمزد دارد. ثانیاً SOL در فرآیند استیکینگ (Staking) و تأمین امنیت شبکه مورد استفاده قرار می گیرد. کاربرانی که توکن های SOL خود را استیک می کنند به عنوان ولیدیتور در فرآیند اجماع شرکت کرده و پاداش دریافت می کنند.

سولانا به دلیل سرعت بالای پردازش تراکنش ها و کارمزدهای بسیار پایین خود شناخته می شود. این ویژگی ها آن را به گزینه ای جذاب برای توسعه دهندگان برنامه های غیرمتمرکز به ویژه در حوزه هایی مانند امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) توکن های غیرقابل تعویض (NFTs) و بازی های بلاکچینی تبدیل کرده است. اکوسیستم سولانا به سرعت در حال رشد است و پروژه های متعددی بر روی این پلتفرم توسعه یافته اند.

با وجود موفقیت ها و رشد سریع سولانا نیز با چالش هایی مانند قطعی های شبکه و نگرانی هایی در مورد تمرکززدایی روبرو بوده است. با این حال تیم توسعه دهنده و جامعه سولانا به طور مداوم در حال کار بر روی بهبود شبکه و افزایش پایداری آن هستند.

سولانا (SOL) چه مشکلاتی را حل می کند؟

سولانا با هدف حل مشکلات اساسی که بلاکچین های نسل اول و دوم به ویژه بیت کوین و اتریوم با آن ها دست و پنجه نرم می کردند طراحی و راه اندازی شد. اصلی ترین این مشکلات شامل مقیاس پذیری محدود سرعت پایین پردازش تراکنش ها و هزینه های بالای کارمزد بود که مانع از پذیرش گسترده و استفاده روزمره از این فناوری می شد.

بلاکچین هایی مانند بیت کوین که از مکانیزم اثبات کار (PoW) استفاده می کنند برای تأمین امنیت شبکه به فرآیند محاسباتی سنگینی نیاز دارند که زمان بر و پرهزینه است. این امر منجر به محدود شدن تعداد تراکنش هایی می شود که می توانند در هر ثانیه تأیید شوند (حدود ۷ تراکنش در ثانیه برای بیت کوین). اتریوم نیز قبل از انتقال به اثبات سهام (PoS) با مشکلات مشابهی در زمینه مقیاس پذیری مواجه بود و با افزایش بار شبکه کارمزدها به شدت افزایش می یافت.

سولانا با رویکردی متفاوت و معرفی مجموعه ای از نوآوری های تکنولوژیکی به دنبال غلبه بر این محدودیت ها است. این پلتفرم به طور خاص بر روی افزایش توان عملیاتی شبکه تمرکز دارد تا بتواند حجم بسیار بالایی از تراکنش ها را با سرعت بالا و کارمزد پایین پردازش کند. هدف این است که سولانا بتواند به مقیاسی دست یابد که با سیستم های پرداخت متمرکز سنتی مانند ویزا یا مسترکارت قابل رقابت باشد.

علاوه بر مقیاس پذیری سولانا به دنبال بهبود تجربه کاربری برای توسعه دهندگان و کاربران نهایی است. با ارائه ابزارهای توسعه کارآمد و زیرساختی که از تراکنش های سریع و کم هزینه پشتیبانی می کند سولانا تلاش می کند تا ساخت و استفاده از برنامه های غیرمتمرکز را ساده تر و جذاب تر کند. این امر برای جذب توسعه دهندگان بیشتر و تشویق پذیرش انبوه فناوری بلاکچین ضروری است.

مقیاس پذیری در سولانا

مقیاس پذیری یکی از بزرگترین چالش ها در فناوری بلاکچین بوده و سولانا با معرفی راهکارهای نوآورانه به طور خاص برای حل این مشکل طراحی شده است. در حالی که بلاکچین های نسل های اولیه مانند بیت کوین و اتریوم (در مدل PoW) تنها قادر به پردازش تعداد محدودی تراکنش در ثانیه بودند سولانا ادعا می کند که می تواند ده ها هزار تراکنش در ثانیه را پردازش کند.

این سطح از مقیاس پذیری از طریق ترکیب چندین فناوری منحصر به فرد در معماری سولانا حاصل می شود. یکی از اصلی ترین این فناوری ها اثبات تاریخ (Proof of History یا PoH) است که به عنوان یک ساعت غیرمتمرکز برای شبکه عمل می کند. PoH به نودها اجازه می دهد تا ترتیب و زمان وقوع رویدادها را به صورت رمزنگاری شده تأیید کنند بدون نیاز به ارتباط و توافق گسترده میان نودها برای برچسب زمانی. این امر فرآیند اجماع را تسریع کرده و توان عملیاتی شبکه را افزایش می دهد.

علاوه بر PoH سولانا از مکانیزم اجماع اثبات سهام نمایندگی شده (Delegated-Proof-of-Stake یا DPoS) به همراه پروتکل Tower BFT استفاده می کند که یک نسخه بهینه شده از تحمل خطای عملی بیزانس (PBFT) است. این مکانیزم ها به نودهای ولیدیتور اجازه می دهند تا با سرعت و کارایی بیشتری بر روی وضعیت شبکه به توافق برسند.

فناوری های دیگری مانند Gulf Stream (پروتکل ارسال تراکنش بدون ممپول) Sealevel (موتور اجرای موازی قرارداد هوشمند) Pipelining (واحد پردازش تراکنش برای اعتبارسنجی سریعتر) Turbine (پروتکل انتشار بلوک) Cloudbreak (پایگاه داده حساب های مقیاس پذیر افقی) و Archivers (گره های ذخیره سازی داده) نیز همگی برای افزایش مقیاس پذیری و کارایی شبکه سولانا طراحی شده اند. ترکیب این فناوری ها به سولانا امکان می دهد تا حجم بسیار بالایی از تراکنش ها را با تأخیر کم و هزینه ناچیز پردازش کند.

مزایای سولانا (SOL)

سولانا با معماری نوآورانه و فناوری های پیشرفته خود مزایای قابل توجهی را نسبت به بسیاری از بلاکچین های موجود ارائه می دهد که آن را به گزینه ای جذاب برای کاربران و توسعه دهندگان تبدیل کرده است. این مزایا به طور مستقیم به هدف اصلی سولانا یعنی ایجاد یک پلتفرم مقیاس پذیر و کارآمد برای کاربردهای گسترده مرتبط می شوند.

یکی از برجسته ترین مزایای سولانا سرعت فوق العاده بالای پردازش تراکنش ها است. در حالی که شبکه های قدیمی تر ممکن است تنها چند ده تراکنش در ثانیه را پردازش کنند سولانا قادر به پردازش هزاران تراکنش در ثانیه است. این سرعت بالا سولانا را برای کاربردهایی که نیاز به پردازش لحظه ای و حجم بالایی از عملیات دارند مانند سیستم های پرداخت صرافی های غیرمتمرکز با فرکانس بالا و بازی های آنلاین بسیار مناسب می سازد.

مزیت دیگر کارمزدهای بسیار پایین تراکنش در شبکه سولانا است. به دلیل توان عملیاتی بالا و کارایی شبکه هزینه انجام هر تراکنش در سولانا معمولاً کسری از سنت است. این کارمزدهای ناچیز استفاده از برنامه های غیرمتمرکز را برای کاربران مقرون به صرفه می کند و امکان انجام تعداد زیادی تراکنش کوچک را بدون نگرانی از هزینه های سنگین فراهم می آورد.

سولانا همچنین از قابلیت قراردادهای هوشمند پشتیبانی می کند و محیطی قدرتمند برای توسعه دهندگان فراهم می آورد تا برنامه های غیرمتمرکز پیچیده را بسازند. معماری موازی اجرای قراردادهای هوشمند در سولانا (با استفاده از Sealevel) به افزایش کارایی و جلوگیری از ایجاد گلوگاه در شبکه کمک می کند.

مقاومت در برابر سانسور نیز یکی دیگر از مزایای مهم سولانا است. به دلیل ماهیت غیرمتمرکز بلاکچین هیچ نهاد یا واسطه متمرکزی نمی تواند تراکنش ها را مسدود یا سانسور کند. این امر به کاربران اطمینان می دهد که می توانند دارایی های خود را آزادانه جابجا کرده و به برنامه های غیرمتمرکز دسترسی داشته باشند.

قابلیت استیکینگ توکن SOL نیز یک مزیت برای هولدرهای این ارز دیجیتال محسوب می شود. کاربران می توانند توکن های خود را در شبکه استیک کرده و در تأمین امنیت شبکه مشارکت کنند و در ازای آن پاداش دریافت نمایند. این امر علاوه بر ایجاد درآمد غیرفعال برای کاربران به افزایش امنیت و تمرکززدایی شبکه نیز کمک می کند.

مکانیزم اجماع ارز دیجیتال سولانا (SOL)

شبکه بلاکچین سولانا برای دستیابی به توافق میان نودها و تأیید تراکنش ها از یک مکانیزم اجماع ترکیبی استفاده می کند که بر پایه اثبات سهام نمایندگی شده (Delegated-Proof-of-Stake یا DPoS) و اثبات تاریخ (Proof of History یا PoH) بنا شده است. در حالی که DPoS مسئول انتخاب ولیدیتورها و فرآیند رأی گیری برای تأیید بلاک ها است PoH نقش حیاتی در ایجاد یک ترتیب زمانی قابل اعتماد برای رویدادها ایفا می کند که سرعت و کارایی کل شبکه را به شدت افزایش می دهد.

در مکانیزم DPoS کاربرانی که توکن های SOL خود را نگهداری می کنند می توانند آن ها را به ولیدیتورهای شبکه واگذار (Delegate) کنند. هرچه یک ولیدیتور توکن های بیشتری توسط خود یا دلیگیت کنندگانش استیک کرده باشد شانس بیشتری برای انتخاب شدن جهت تولید بلاک جدید و شرکت در فرآیند اجماع خواهد داشت. ولیدیتورها مسئول پردازش و تأیید تراکنش ها ایجاد بلاک های جدید و مشارکت در رأی گیری برای تأیید بلاک های تولید شده توسط سایر ولیدیتورها هستند.

پاداش استیکینگ در شبکه سولانا بین ولیدیتورها و دلیگیت کنندگانی که توکن های خود را به آن ها واگذار کرده اند تقسیم می شود. این مدل به کاربران عادی که دارایی کافی برای راه اندازی یک نود ولیدیتور را ندارند اجازه می دهد تا در تأمین امنیت شبکه مشارکت کرده و از آن کسب درآمد کنند.

ترکیب DPoS با اثبات تاریخ (PoH) نقطه قوت اصلی مکانیزم اجماع سولانا است. PoH یک رکورد تاریخی از رویدادها را ایجاد می کند که ثابت می کند یک رویداد خاص در زمان مشخصی رخ داده است. این امر با ایجاد یک تابع تأخیر قابل تأیید (Verifiable Delay Function یا VDF) به دست می آید که یک دنباله محاسباتی متوالی تولید می کند. ولیدیتورها می توانند از این دنباله برای برچسب زمانی تراکنش ها و رویدادها استفاده کنند بدون اینکه نیاز به ارتباط و توافق گسترده با سایر نودها داشته باشند.

این قابلیت به ولیدیتورها اجازه می دهد تا وضعیت شبکه را با سرعت و کارایی بیشتری تأیید کنند و فرآیند اجماع را تسریع بخشند. به عبارت دیگر PoH نیاز به برقراری ارتباط و تبادل نظر گسترده میان نودها برای توافق بر سر ترتیب رویدادها را کاهش می دهد که این امر خود به افزایش چشمگیر سرعت پردازش تراکنش ها و کاهش زمان نهایی شدن بلاک ها منجر می شود. این مکانیزم ترکیبی هسته اصلی توان عملیاتی بالای سولانا را تشکیل می دهد.

مهمترین ویژگی های سولانا

سولانا مجموعه ای از فناوری های نوآورانه را در معماری خود به کار گرفته است که هر کدام به طور خاص برای غلبه بر محدودیت های بلاکچین های پیشین به ویژه در زمینه مقیاس پذیری و سرعت طراحی شده اند. این ویژگی های منحصر به فرد سولانا را از سایر پلتفرم های بلاکچین متمایز می کنند و توان عملیاتی بی سابقه آن را ممکن می سازند. درک این فناوری ها برای فهم عمیق تر نحوه کار سولانا ضروری است.

این ویژگی ها به صورت هماهنگ با یکدیگر عمل می کنند تا یک سیستم بلاکچین با کارایی بالا ایجاد کنند. از زمان بندی دقیق رویدادها با استفاده از اثبات تاریخ گرفته تا اجرای موازی قراردادهای هوشمند و بهینه سازی فرآیندهای انتشار و ذخیره سازی داده ها هر جزء نقشی حیاتی در دستیابی به اهداف سولانا ایفا می کند. در ادامه به بررسی دقیق تر هر یک از این فناوری های کلیدی می پردازیم.

اثبات تاریخ (POH)

اثبات تاریخ (Proof of History یا PoH) یکی از اصلی ترین و نوآورانه ترین فناوری های به کار رفته در بلاکچین سولانا است که نقش ستون فقرات را در دستیابی به مقیاس پذیری بالای این شبکه ایفا می کند. PoH یک ساعت رمزنگاری شده غیرمتمرکز برای شبکه فراهم می کند که به نودها اجازه می دهد تا بر سر ترتیب و زمان وقوع رویدادها بدون نیاز به برقراری ارتباط گسترده با یکدیگر به توافق برسند.

این فناوری با ایجاد یک تابع تأخیر قابل تأیید (Verifiable Delay Function یا VDF) عمل می کند. این تابع یک دنباله محاسباتی متوالی و پیوسته تولید می کند که نمی توان آن را موازی سازی کرد. هر رویداد یا تراکنش در شبکه در نقطه ای خاص از این دنباله محاسباتی ثبت می شود و یک برچسب زمانی دقیق و قابل تأیید دریافت می کند. این برچسب زمانی به صورت رمزنگاری شده تضمین می کند که رویداد در زمان و ترتیب مشخصی رخ داده است.

مزیت اصلی PoH این است که ولیدیتورها برای تأیید زمان و ترتیب رویدادها نیازی به انتظار برای دریافت تأیید از سایر نودها یا برقراری ارتباط گسترده با کل شبکه ندارند. آن ها می توانند صرفاً با بررسی خروجی تابع VDF صحت برچسب زمانی را تأیید کنند. این امر فرآیند اجماع را به شدت تسریع می بخشد و زمان لازم برای تولید و نهایی شدن بلاک ها را کاهش می دهد.

در بلاکچین های سنتی نودها باید دائماً با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و بر سر ترتیب تراکنش ها و زمان بلاک ها به توافق برسند که این فرآیند می تواند زمان بر و محدودکننده مقیاس پذیری باشد. PoH این نیاز به ارتباط گسترده را از بین می برد و به سولانا امکان می دهد تا تراکنش ها را با سرعت بسیار بالاتری پردازش کند. اثبات تاریخ به تنهایی یک مکانیزم اجماع کامل نیست بلکه در کنار مکانیزم اجماع اصلی شبکه یعنی اثبات سهام نمایندگی شده (DPoS) عمل می کند تا کارایی و سرعت شبکه را بهینه کند.

برج BFT

برج BFT (Tower BFT) یک پروتکل اجماع است که سولانا از آن در کنار اثبات تاریخ (PoH) استفاده می کند. این پروتکل یک نسخه بهینه شده و کارآمدتر از الگوریتم تحمل خطای عملی بیزانس (Practical Byzantine Fault Tolerance یا PBFT) محسوب می شود و به ولیدیتورها اجازه می دهد تا با سرعت و اطمینان بیشتری بر سر وضعیت شبکه به توافق برسند.

در سیستم های تحمل خطای بیزانس نودها باید با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و بر سر یک دستورالعمل واحد از تراکنش ها به توافق برسند حتی اگر برخی از نودها مخرب یا آفلاین باشند. PBFT یک راهکار شناخته شده برای این مشکل است اما می تواند با افزایش تعداد نودها از نظر ارتباطی و محاسباتی پیچیده و ناکارآمد شود.

برج BFT با بهره گیری از اثبات تاریخ فرآیند رأی گیری و توافق را ساده تر و سریع تر می کند. به جای اینکه ولیدیتورها در هر مرحله از اجماع نیاز به برقراری ارتباط گسترده با تمام نودها داشته باشند آن ها می توانند با ارجاع به وضعیت شبکه و برچسب های زمانی ایجاد شده توسط PoH رأی خود را صادر کنند.

این پروتکل از سیستمی مبتنی بر رأی گیری استفاده می کند که در آن وزن رأی هر ولیدیتور متناسب با میزان توکن SOL استیک شده توسط آن است. ولیدیتورها بر روی نسخه خاصی از تاریخچه بلاکچین که توسط PoH ثبت شده است رأی می دهند. پروتکل تضمین می کند که با گذشت زمان و انباشت رأی ها دستیابی به توافق نهایی و غیرقابل تغییر بر روی وضعیت بلاکچین با احتمال بسیار بالایی صورت می گیرد.

مهمترین تفاوت برج BFT با PBFT سنتی استفاده از PoH برای ایجاد یک ساعت جهانی و کاهش نیاز به ارتباط همزمان بین نودها برای توافق بر سر زمان و ترتیب رویدادها است. این امر به برج BFT اجازه می دهد تا در شبکه های بزرگتر و با سرعت بیشتری نسبت به PBFT عمل کند و به مقیاس پذیری بالای سولانا کمک شایانی کند.

گالف استریم (Gulf Streem)

گالف استریم (Gulf Stream) یکی دیگر از اجزای کلیدی معماری سولانا است که نقش مهمی در افزایش سرعت پردازش تراکنش ها و بهبود تجربه کاربری ایفا می کند. این پروتکل با رویکردی نوین به مدیریت تراکنش ها قبل از ورود به فرآیند اجماع گلوگاه های رایج در بلاکچین های سنتی را از بین می برد.

در بسیاری از بلاکچین ها تراکنش های تأیید نشده در یک ناحیه انتظار به نام ممپول (Mempool) جمع آوری می شوند. ولیدیتورها یا ماینرها از میان تراکنش های موجود در ممپول تراکنش هایی را برای قرار دادن در بلوک بعدی انتخاب می کنند. این فرآیند می تواند منجر به تأخیر در پردازش تراکنش ها به ویژه در زمان شلوغی شبکه و همچنین ایجاد فرصت برای حملاتی مانند استخراج ارزش قابل استخراج (MEV) شود.

گالف استریم این مفهوم ممپول را حذف می کند. در عوض این پروتکل به ولیدیتورها اجازه می دهد تا تراکنش ها را پیش از موعد و قبل از اینکه حتی بلوک فعلی به طور کامل نهایی شود به جلو (Forward) به ولیدیتور بعدی که قرار است بلوک بعدی را تولید کند ارسال کنند. این فرآیند شبیه به خط لوله (Pipeline) است که در آن داده ها به صورت پیوسته در حال پردازش هستند.

با ارسال زودهنگام تراکنش ها به ولیدیتورهای آتی گالف استریم زمان لازم برای انتخاب و آماده سازی تراکنش ها برای قرار گرفتن در بلوک را کاهش می دهد. ولیدیتور بعدی از قبل لیستی از تراکنش های احتمالی را در اختیار دارد و می تواند بلافاصله پس از نهایی شدن بلوک قبلی شروع به پردازش و گنجاندن آن ها در بلوک خود کند. این امر باعث افزایش سرعت کلی شبکه و کاهش تأخیر در پردازش تراکنش ها می شود.

گالف استریم با همکاری نزدیک با اثبات تاریخ (PoH) عمل می کند. PoH ترتیب تراکنش ها را مشخص می کند در حالی که گالف استریم تراکنش ها را به صورت کارآمدی به ولیدیتورهای مناسب هدایت می کند. این ترکیب به سولانا امکان می دهد تا حجم بالایی از تراکنش ها را به صورت پیوسته و با حداقل تأخیر پردازش کند که این امر برای کاربردهایی که نیاز به سرعت بالا دارند حیاتی است.

سی لول (Sealevel)

سی لول (Sealevel) موتور اجرای قرارداد هوشمند در بلاکچین سولانا است و یکی از ویژگی های کلیدی است که به این شبکه امکان می دهد تا به مقیاس پذیری بالایی دست یابد. در بلاکچین های سنتی مانند اتریوم قراردادهای هوشمند به صورت متوالی و پشت سر هم اجرا می شوند. به این معنی که در هر لحظه فقط یک قرارداد هوشمند می تواند در حال اجرا باشد و این امر می تواند به گلوگاه در پردازش تراکنش ها منجر شود.

سی لول با معرفی مفهوم اجرای موازی قراردادهای هوشمند این محدودیت را برطرف می کند. این موتور اجرای قرارداد هوشمند به گونه ای طراحی شده است که می تواند به صورت همزمان چندین قرارداد هوشمند را اجرا کند مشروط بر اینکه این قراردادها بر روی وضعیت های (State) مجزا یا غیرهمپوشان شبکه عمل کنند. این قابلیت مشابه با نحوه عملکرد سیستم عامل های مدرن است که به پردازنده های چند هسته ای اجازه می دهد چندین برنامه را به صورت همزمان اجرا کنند.

برای امکان پذیر ساختن اجرای موازی توسعه دهندگان قراردادهای هوشمند در سولانا باید به وضوح مشخص کنند که هر قرارداد هوشمند با کدام بخش از وضعیت شبکه (مانند حساب های کاربری یا داده های خاص) تعامل دارد. سی لول از این اطلاعات برای زمان بندی و اجرای موازی قراردادهایی که تداخلی با یکدیگر ندارند استفاده می کند.

این قابلیت اجرای موازی توان عملیاتی شبکه را به شدت افزایش می دهد. به جای اینکه پردازش تمام قراردادهای هوشمند در یک صف طولانی انجام شود می توان آن ها را به صورت همزمان بر روی چندین هسته پردازشی ولیدیتورها اجرا کرد. این امر به سولانا امکان می دهد تا حجم بسیار بالایی از تراکنش هایی که شامل اجرای قراردادهای هوشمند هستند را با سرعت و کارایی بالا پردازش کند.

سی لول با همکاری نزدیک با سایر فناوری های سولانا مانند اثبات تاریخ (PoH) و پایپ لاینینگ (Pipelining) عمل می کند تا فرآیند پردازش تراکنش ها را از ابتدا تا انتها بهینه کند. این ترکیب از فناوری ها سولانا را به یکی از سریع ترین پلتفرم های بلاکچین برای اجرای قراردادهای هوشمند و برنامه های غیرمتمرکز تبدیل کرده است.

پایپ لاینینگ

پایپ لاینینگ (Pipelining) یک بهینه سازی در فرآیند پردازش تراکنش در بلاکچین سولانا است که از مفهوم خط لوله در معماری پردازنده ها الهام گرفته شده است. هدف اصلی پایپ لاینینگ تسریع فرآیند اعتبارسنجی و پردازش بلوک های جدید با تقسیم آن به مراحل کوچکتر و موازی سازی این مراحل است.

در بلاکچین های سنتی فرآیند پردازش یک بلوک شامل مراحل مختلفی مانند واکشی داده اعتبارسنجی امضاها اجرای قراردادهای هوشمند و نوشتن وضعیت جدید در پایگاه داده است. این مراحل معمولاً به صورت متوالی انجام می شوند به این معنی که مرحله بعدی تنها پس از اتمام کامل مرحله قبلی آغاز می شود.

پایپ لاینینگ در سولانا این فرآیند را به صورت خط لوله در می آورد. به این معنی که در حالی که یک بخش از سخت افزار ولیدیتور در حال پردازش مرحله ای از یک بلوک است (مثلاً اعتبارسنجی امضاها) بخش دیگری از سخت افزار می تواند مرحله بعدی بلوک قبلی (مثلاً اجرای قراردادهای هوشمند) را آغاز کند. این امر باعث می شود که سخت افزار ولیدیتور به صورت کارآمدتری مورد استفاده قرار گیرد و زمان کلی لازم برای پردازش هر بلوک کاهش یابد.

به عبارت دیگر پایپ لاینینگ اجازه می دهد تا چندین بلوک در مراحل مختلف پردازش به صورت همزمان در خط لوله قرار گیرند. در حالی که یک بلوک در حال نهایی شدن است بلوک بعدی در حال اعتبارسنجی امضاها و بلوک بعدی تر در حال واکشی داده ها است. این فرآیند موازی سازی توان عملیاتی شبکه را به شدت افزایش می دهد و به سولانا امکان می دهد تا بلوک های جدید را با سرعت بسیار بالایی تولید و پردازش کند.

پایپ لاینینگ به ویژه در ترکیب با اثبات تاریخ (PoH) و گالف استریم (Gulf Stream) کارایی بالایی دارد. PoH ترتیب رویدادها را مشخص می کند گالف استریم تراکنش ها را به سرعت به ولیدیتورها ارسال می کند و پایپ لاینینگ فرآیند داخلی پردازش این تراکنش ها و بلوک ها را در داخل نودهای ولیدیتور بهینه می کند. این هماهنگی میان فناوری ها اساس سرعت بی نظیر سولانا را تشکیل می دهد.

توربین (Turbine)

توربین (Turbine) یک پروتکل انتشار بلوک در بلاکچین سولانا است که برای حل مشکل پهنای باند و افزایش سرعت انتشار اطلاعات در شبکه طراحی شده است. در شبکه های بلاکچین بزرگ با تعداد زیادی نود انتشار یک بلوک جدید به تمام نودها می تواند زمان بر و نیازمند پهنای باند زیادی باشد.

در بلاکچین های سنتی زمانی که یک ولیدیتور بلوک جدیدی تولید می کند آن بلوک را به تمام نودهای متصل به خود ارسال می کند و این نودها نیز بلوک را به نودهای دیگر ارسال می کنند تا در نهایت بلوک به تمام شبکه منتشر شود. این فرآیند می تواند منجر به تأخیر در انتشار بلوک و افزایش احتمال انشعاب (Fork) در شبکه شود.

توربین با الهام از پروتکل های انتشار تورنت (Torrent) رویکرد متفاوتی را در پیش می گیرد. زمانی که یک ولیدیتور بلوک جدیدی را تولید می کند به جای ارسال کل بلوک به تمام نودها بلوک را به قطعات کوچکتر تقسیم کرده و این قطعات را به گروه کوچکی از ولیدیتورها ارسال می کند. این ولیدیتورها نیز به نوبه خود قطعات دریافت شده را به گروه های کوچکتری از نودها ارسال می کنند و این فرآیند به صورت سلسله مراتبی ادامه می یابد.

این روش توزیع قطعات بلوک پهنای باند مورد نیاز برای هر نود را کاهش می دهد و فرآیند انتشار بلوک را به صورت قابل توجهی تسریع می کند. به جای اینکه هر نود مجبور به دریافت کل بلوک از یک منبع باشد می تواند قطعات مختلف بلوک را از چندین منبع مختلف دریافت کرده و سپس آن ها را مجدداً سر هم کند.

توربین با کاهش زمان انتشار بلوک در شبکه به افزایش توان عملیاتی و کاهش احتمال ایجاد انشعاب کمک می کند. این پروتکل با همکاری نزدیک با اثبات تاریخ (PoH) عمل می کند تا اطمینان حاصل شود که قطعات بلوک به ترتیب صحیح دریافت و پردازش می شوند. توربین یکی از مؤلفه های کلیدی است که به سولانا اجازه می دهد تا با وجود تعداد بالای تراکنش ها و ولیدیتورها شبکه را همگام نگه دارد و به سرعت بالایی در نهایی کردن بلاک ها دست یابد.

کلاد بریک (Cloudbreak)

کلاد بریک (Cloudbreak) پایگاه داده حساب های مقیاس پذیر افقی در بلاکچین سولانا است و نقش مهمی در مدیریت و دسترسی به وضعیت شبکه ایفا می کند. در بلاکچین ها وضعیت شبکه شامل تمام اطلاعات مربوط به حساب های کاربری موجودی ها قراردادهای هوشمند و داده های مرتبط با آن ها است.

در بسیاری از بلاکچین های قدیمی تر دسترسی به وضعیت شبکه می تواند یک گلوگاه باشد به خصوص زمانی که حجم تراکنش ها و تعداد حساب ها افزایش می یابد. کلاد بریک با ارائه یک سیستم پایگاه داده بهینه شده امکان دسترسی سریع و همزمان به وضعیت شبکه را برای ولیدیتورها فراهم می کند.

این سیستم پایگاه داده به صورت افقی مقیاس پذیر است به این معنی که می تواند با افزایش تعداد حساب ها و داده ها بدون کاهش قابل توجه در عملکرد گسترش یابد. کلاد بریک به ولیدیتورها اجازه می دهد تا به صورت همزمان داده ها را از پایگاه داده بخوانند و در آن بنویسند که این امر برای پشتیبانی از اجرای موازی قراردادهای هوشمند (توسط Sealevel) و پردازش سریع تراکنش ها ضروری است.

کلاد بریک با همکاری نزدیک با پایپ لاینینگ (Pipelining) عمل می کند. در حالی که پایپ لاینینگ مراحل پردازش تراکنش را در خط لوله قرار می دهد کلاد بریک دسترسی سریع و کارآمد به داده های مورد نیاز برای این پردازش ها را فراهم می کند. این ترکیب سرعت کلی اعتبارسنجی و نهایی شدن تراکنش ها را افزایش می دهد.

سیستم پایگاه داده کلاد بریک به گونه ای طراحی شده است که می تواند حجم عظیمی از داده های وضعیت شبکه را به صورت کارآمدی مدیریت کند و دسترسی با تأخیر کم را برای ولیدیتورها فراهم آورد. این امر برای پشتیبانی از توان عملیاتی بالای سولانا و ارائه یک تجربه کاربری روان برای برنامه های غیرمتمرکز که بر روی این شبکه اجرا می شوند حیاتی است.

آرشیو کننده ها

آرشیو کننده ها (Archivers) در اکوسیستم سولانا مسئول ذخیره سازی داده های تاریخچه بلاکچین هستند. در یک بلاکچین با توان عملیاتی بالا مانند سولانا حجم داده های تولید شده به سرعت افزایش می یابد. ذخیره تمام تاریخچه بلاکچین بر روی هر نود ولیدیتور می تواند نیازمند منابع سخت افزاری زیادی باشد و بار سنگینی را بر دوش آن ها قرار دهد.

برای حل این مشکل سولانا مفهوم آرشیو کننده ها را معرفی کرده است. آرشیو کننده ها گروهی از نودها هستند که وظیفه اصلی آن ها ذخیره سازی بخش های مختلفی از تاریخچه بلاکچین است. برخلاف ولیدیتورها که نیاز به سخت افزار قدرتمند برای پردازش تراکنش ها دارند آرشیو کننده ها عمدتاً به فضای ذخیره سازی زیادی نیاز دارند.

تاریخچه بلاکچین به قطعات کوچکتری تقسیم شده و به آرشیو کننده های مختلف اختصاص داده می شود. این آرشیو کننده ها این قطعات را برای مدت طولانی ذخیره می کنند. در صورت نیاز هر کسی در شبکه می تواند داده های تاریخچه را از آرشیو کننده ها بازیابی کند. این فرآیند بازیابی با استفاده از اثبات در دسترس بودن (Proof of Replication) که توسط آرشیو کننده ها ارائه می شود تأیید می شود.

این رویکرد ذخیره سازی توزیع شده نیاز ولیدیتورها به ذخیره تمام تاریخچه را کاهش می دهد و به آن ها اجازه می دهد تا منابع سخت افزاری خود را بیشتر بر روی پردازش و اعتبارسنجی تراکنش ها متمرکز کنند. این امر به افزایش کارایی کلی شبکه کمک می کند و همچنین امکان مشارکت در شبکه را برای نودهایی با قابلیت های سخت افزاری متفاوت (برخی به عنوان ولیدیتور و برخی به عنوان آرشیو کننده) فراهم می آورد.

آرشیو کننده ها به حفظ تمرکززدایی شبکه کمک می کنند زیرا تاریخچه بلاکچین توسط تعداد زیادی نود مستقل در سراسر جهان ذخیره می شود و خطر سانسور یا از دست رفتن داده ها کاهش می یابد. این سیستم ذخیره سازی کارآمد و توزیع شده بخش مهمی از زیرساخت سولانا برای پشتیبانی از حجم بالای داده های تولید شده توسط شبکه با توان عملیاتی بالا است.

تفاوت سولانا و اتریوم- سرعت در مقابل تجربه

سولانا و اتریوم دو پلتفرم بلاکچین پیشرو با اهداف مشابه در زمینه پشتیبانی از برنامه های غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند هستند اما با رویکردهای فنی متفاوتی عمل می کنند. مقایسه این دو شبکه اغلب انجام می شود به خصوص پس از ظهور سولانا به عنوان یک رقیب قدرتمند برای اتریوم. تفاوت اصلی میان این دو را می توان در سرعت و مقیاس پذیری سولانا در مقابل اکوسیستم جاافتاده و تجربه طولانی تر اتریوم خلاصه کرد.

از نظر فنی سولانا با استفاده از مجموعه ای از نوآوری ها مانند اثبات تاریخ (PoH) و اجرای موازی قراردادهای هوشمند (Sealevel) به توان عملیاتی بسیار بالاتری نسبت به اتریوم دست یافته است. سولانا قادر به پردازش ده ها هزار تراکنش در ثانیه است در حالی که اتریوم حتی پس از انتقال به اثبات سهام و پیاده سازی راهکارهای لایه ۲ هنوز به این سطح از سرعت در لایه اصلی خود نرسیده است. این سرعت بالا سولانا را برای کاربردهایی که نیاز به پردازش حجم بالایی از تراکنش ها با تأخیر کم دارند مانند امور مالی با فرکانس بالا بسیار جذاب می سازد.

در مقابل اتریوم دارای اکوسیستم بسیار بزرگتر و جاافتاده تری است. اتریوم اولین پلتفرم بزرگ قرارداد هوشمند بود و در طول سالیان گذشته جامعه توسعه دهندگان و کاربران عظیمی را جذب کرده است. بخش عمده ای از برنامه های غیرمتمرکز پلتفرم های DeFi و بازارهای NFT در ابتدا بر روی اتریوم ساخته شدند. این اکوسیستم گسترده شبکه اتریوم را از نظر پذیرش و کاربرد در جایگاه قوی تری قرار می دهد.

علاوه بر این اتریوم از نظر تمرکززدایی و امنیت به دلیل سابقه طولانی تر و تعداد بیشتر نودهای ولیدیتور اغلب به عنوان شبکه ای با ثبات تر و غیرمتمرکزتر در نظر گرفته می شود. سولانا با وجود سرعت بالا در گذشته با چالش هایی مانند قطعی های شبکه مواجه بوده و برخی نگرانی ها در مورد میزان تمرکززدایی آن در مقایسه با اتریوم وجود دارد.

کارمزد تراکنش ها نیز یک تفاوت مهم است. کارمزدها در شبکه سولانا به طور معمول بسیار پایین تر از اتریوم است حتی با وجود کاهش قابل توجه کارمزدها در اتریوم پس از به روزرسانی ها. این کارمزدهای پایین سولانا را برای کاربرانی که تراکنش های زیادی انجام می دهند یا با مبالغ کم سر و کار دارند جذاب تر می کند.

در نهایت انتخاب بین سولانا و اتریوم اغلب به نیازهای خاص کاربر یا توسعه دهنده بستگی دارد. اگر سرعت و مقیاس پذیری اولویت اصلی باشد سولانا ممکن است گزینه بهتری باشد. اما اگر دسترسی به بزرگترین اکوسیستم ابزارهای توسعه جاافتاده و سابقه طولانی تر در زمینه امنیت و تمرکززدایی اهمیت بیشتری داشته باشد اتریوم همچنان پیشتاز است. هر دو شبکه در حال تکامل هستند و رقابت آن ها به نوآوری بیشتر در فضای بلاکچین کمک می کند.

رقبای اصلی سولانا چه شبکه هایی هستند؟

سولانا در بازار پلتفرم های بلاکچین با کارایی بالا با شبکه های متعددی رقابت می کند. از جمله رقبای اصلی آن می توان به اتریوم پولکادات کاردانو بایننس اسمارت چین (BSC) و آوالانچ (Avalanche) اشاره کرد که همگی به دنبال جذب توسعه دهندگان و کاربران برای ساخت و استفاده از برنامه های غیرمتمرکز هستند.

سولانا را از کدام صرافی بخریم؟

توکن سولانا (SOL) در اکثر صرافی های بزرگ ارز دیجیتال در سراسر جهان قابل خرید و فروش است. می توانید این رمزارز را از صرافی های متمرکز معتبری مانند بایننس کوین بیس کراکن و همچنین صرافی های ایرانی که از این رمزارز پشتیبانی می کنند خریداری کنید.

آیا در 2023 سولانا گزینه خوبی برای خرید است؟

پیش بینی قیمت و عملکرد سولانا در سال 2023 یا هر سال دیگری به عوامل متعددی از جمله شرایط کلی بازار پیشرفت های تکنولوژیکی شبکه و پذیرش اکوسیستم آن بستگی دارد. تصمیم برای سرمایه گذاری باید بر اساس تحلیل شخصی و تحقیق دقیق انجام شود و توصیه می شود قبل از هر اقدامی با متخصصان مشورت کنید.

امن ترین کیف پول برای نگهداری سولانا کدام است؟

امن ترین راه برای نگهداری سولانا مانند سایر ارزهای دیجیتال استفاده از کیف پول های سخت افزاری مانند لجر (Ledger) یا ترزور (Trezor) است که کلیدهای خصوصی شما را به صورت آفلاین ذخیره می کنند. کیف پول های نرم افزاری معتبری مانند فانتوم (Phantom) و تراست ولت (Trust Wallet) نیز گزینه های مناسبی برای دسترسی آسان تر هستند.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نسل چهارم ارز دیجیتال" هستید؟ با کلیک بر روی ارز دیجیتال، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نسل چهارم ارز دیجیتال"، کلیک کنید.